احتمالا تا به حال برای شما پیش آمده است که محصولی مانند گوشی موبایلی را در دیجیکالا بررسی کردید ولی اون رو نخریدید. چند روز بعد که مشغول مطالعه پستی در وبسایت ورزش ۳، ایسنا و یا زومیت هستید، تبلیغ فروش همان گوشی موبایل در دیجیکالا با تخفیف قابل توجهی به شما نشان داده میشود. به این سیستم ریتارگتینگ (Retargeting) گفته میشود.
نرخ تبدیل مشتریان وبسایت عموما نرخ بالایی نیست ولی به کمک ریتارگتینگ میتوان آن را به صورت قابل توجه افزایش داد. فرض کنید شما فروشگاه آنلاین لباس دارید و از هر ۱۰۰ بازدید کننده، ۳ نفر از آنها از محصولات شما خریداری میکنند. از ۹۷ نفر باقیمانده چند نفر دودل هستند که آیا لباسی که در وبسایتتان دیدهاند و خوششان آمده را بخرند یا نه.
اگر شما از ابزار ریتارگتینگ استفاده کنید، به راحتی میتوانید این نرخ تبدیل را افزایش دهید. فرض کنید بازدیدکنندهای که چند روز قبل شلوار جین خاصی را در وبسایت شما بررسیکرده ولی نخریده، حال در حال مشاهده مطلبی در وبسایت خبریای مانند زومیت است. به راحتی با ابزار ریتارگتینگ میتوانید در بنری در وبسایت زومیت دقیقا همان شلوار جین را با تخفیف ۱۰ درصدی به او نشان دهید.
این اقدام دو کاربرد بسیار مهم دارد: ۱- افزایش فروش (با احتمال قابل توجهی با این کار مشتری را ترغیب به خرید آن شلوار جین میکنید.) ۲- برندسازی (تبلیغ سایت شما در وبسایت معتبری مانند زومیت به کاربر نشان داده میشود.)
از ریتارگتینگ میتوان در وبسایت های مختلف داخلی و خارجی و حتی گوگل استفاده کرد. برای مثال هنگامی که کاربر ذکر شده خرید شلوار جین را در گوگل سرچ کرد، با استفاده از ابزار Retargeting گوگل، اولین لینکی که مشاهده میکند لینک شلوار جین در وبسایت شما خواهد بود.
حال فرض کنید کاربری چند روز قبل چند محصول را به سبد خرید خود در وبسایت شما اضافه کرده است اما خرید خود را نهایی نکردهاست. با کمک ریتارگتینگ میتوان به صورت قابل توجهی به کاربر کمک کرد تا خرید خود را نهایی کند و این کاربر بالقوه را به کاربر بالفعل تبدیل کرد.